نویسنده: عیسی ولائی




 

 نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

منظور از تداخل اسباب (1) این است كه دو سبب یكی گشته، و در یك مسبب عمل كنند. و مراد از تداخل مسبب این است كه در امتثال امر، آوردن مصداق واحدی كه جامع عناوین متعدد باشد كافی است. وقتی سببیت چیزی بر امری ثابت شد صور گوناگون خواهد داشت:
1.گاهی سبب و مسبب یكی هستند، مثال: اگر زید مرد غسل او واجب است. در این مثال مرگ سبب و وجوب غسل مسبّب است.
2.زمانی هم سبب و مسبب متعدد و مباین یكدیگرند، مثلاً در شرع آمده: اگر روزه خود را عمداً خوردی، باید دو ماه روزه بگیری، و اگر ظهار كردی باید یك برده آزاد كنی. در مثال اول افطار عمدی روزه «سبب» و وجوب دو ماه روزه «مسبّب» و در مثال دوم ظهار «سبب» و آزاد كردن برده «مسبّب» است. دو صورت مذكور از بحث تداخل خارج است.
3.گاهی سبب متعدد و مسبب واحد است كه آن هم دو صورت دارد: الف. زمانی مسبب ماهیتی است غیرقابل تكرار. مثل قتل و كشتن در مورد قاتل و زانی. چون حكم اسلام در مورد قاتل قصاص است، و حكم زانی به زنای محصنه نیز اعدام است. بنابراین اگر هوشنگ هم مرتكب قتل شده باشد و هم زنای محصنه، چون كشتن قابل تكرار نیست، و نمی‌شود او را دو مرتبه كشت، شكی در تداخل دو سبب (قتل و زنا) وجود ندارد. ب.اگر مسبب ماهیتی است قابل تكرار، مثل خواب و بول كه هر یك موجب وضو خواهد بود. چون دستور این است كه اگر شخصی وضو داشته و بول كرده باید برای نماز دوباره وضو بگیرد. همان گونه كه اگر شخص پس از وضو خوابید باید برای نماز دوباره وضو بگیرد. به بیان دیگر بول و خواب را از مبطلات وضو به شمار آورده‌اند. در این مثال وضو گرفتن قابل تكرار است. در این صورت سه فرض (2) وجود دارد:

اول، تعدد مسبب به تعدد سبب:

توضیح اینكه چون سبب متعدد است پس مسبب باید تكرار گردد. بنابراین هرگاه شخصی در خواب بول كرده باشد باید برای نماز دو وضو بگیرد، یكی برای خواب و دیگری برای بول.

دوم، تداخل اسباب:

طرفداران تداخل اسباب می‌گویند سببی كه جلوتر واقع شده، سببیت دارد و اگر همزمان واقع شوند، هر دو مشتركاً سببیت دارند. پس در مثال فوق یك وضو كافی است.

سوم، تداخل مسببات:

همانند غسل جنابت، غسل مس میت، غسل حیض و... كه همگی از نظر اسم و حقیقت مشترك‌اند. آیا این اغسال تداخل می‌كنند یا خیر؟ در چنین مواردی قاعده عدم تداخل است. (3) زیرا سقوط چندین واجب با انجام دادن یكی از آنها نیاز به دلیل خاص دارد. به همین دلیل در روایات آمده كه در غسل‌های متعدد می‌توان با یك غسل از بقیه بی‌نیاز شد. اما اگر چنین دلیل خاصی وارد نمی‌شد، می‌گفتیم: هر وجوبی امتثال خاص خود را می‌طلبد. البته اگر بین دو واجب «عموم و خصوص من وجه» باشد در آن صورت در مورد اجتماع تداخل می‌كنند. مثلاً هرگاه در یك فرمان امر شود كه مسكین را مهمانی بده، و در جای دیگر دستور رسیده باشد كه ابن السبیل و در راه مانده را مهمانی بده، بنابراین هرگاه فردی دارای هر دو عنوان باشد، و شخص مكلف ابن السبیل فقیری را به قصد امتثال هر دو امر مهمانی كند، كافی است.
4.زمانی كه سبب واحد و مسبب متعدد باشد، شكی در عدم تداخل از نظر عرف و شرع نیست.

مثال 1:

هرگاه در بین نماز با توجه بگوید: «عبدم را آزاد كردم» در اینجا نماز باطل بوده و بنده‌ی او آزاد خواهد شد. در اینجا جمله‌ی «عبدم را آزاد كردم» سببی است كه دو مسبب به دنبال خود آورده است (بطلان نماز و آزادی بنده).

مثال 2:

اگر روزه دار در روز ماه رمضان با مشروب افطار كند، هم روزه‌اش باطل است و هم كفاره بر او واجب می‌گردد.
حاصل اینكه مقتضای دلیل در اسباب و مسببات عدم تداخل است. (4) همان گونه كه اصل در اسباب تداخل و در مسببات عدم تداخل است. به بیان روشن‌تر زمانی كه شك در تداخل اسباب پیدا شود اصل عملی تداخل است. زیرا در اینكه بیش از یك مسبب واجب است یا خیر تردید وجود دارد. طبعاً اصل عدم وجوب جاری می‌گردد. چون با شك در تكلیف زاید، اصل برائت حاكم است. در صورتی كه شك در تداخل مسبّب عارض شد، اصل عدم تداخل به دلیل قاعده‌ی اشتغال جاری می‌گردد. زیرا اصل تعدد مورد یقین است و تردید در این است كه با انجام دادن یك مسبب امتثال محقق شده یا خیر؟ «اصل احتیاط» می‌گوید: محقق نگشته است.

پی‌نوشت‌ها:

1.اصول الفقه، ج1، ص 118؛ تهذیب الاصول، ج1، ص 347؛ اجود التقریرات، ص 426؛ نهایة الاصول، ص305.
2.اصطلاحات اصول، «قاعده تداخل الاسباب».
3.اصول الفقه، ج1، ص 118.
4.اصول الفقه، ج1، ص 118 و 119.

منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم